صفحه 359
در اخبار بسيارى نسبت به اجراى حدود الهى
تأكيد شده، و وارد شده است كه تخلّف از هر دستور الهى حدّ دارد، و اقامۀ هر حدّى
از حدود نفعش براى مردم بيشتر از باران چهل روز است. و خداى متعال فرمود: «هر كس
حدّى از حدود مرا تعطيل كند با من عناد ورزيده و در صدد ضدّيت با من برآمده است.»
اجراى حدود الهى باعث مىشود مردم از كارهاى نامشروع دست بردارند و حقوق الهى و
جامعه را رعايت كنند.
مسئله 2342- اجراى حدود الهى وظيفۀ حاكم شرع
است و ديگران حقّ دخالت ندارند. و در باب حدود به اندك شبهه، بايد از اجراى حدّ
خوددارى شود.
مسئله 2343- اگر كسى با يكى از زنهايى كه
محرم نسبى او هستند زنا كند، حدّ او كشتن است، ولى در محرمهاى رضاعى و سببى اين
حكم نيست.
مسئله 2344- اگر كسى به زور و عنف با زنى زنا
كند، حدّ او كشتن است.
مسئله 2345- اگر كافرى با زن مسلمان زنا كند،
حدّ او كشتن است.
مسئله 2346- اگر مردى كه بالغ و عاقل است با
اختيار زنا كند، حدّ او صد تازيانه است، و اگر سه مرتبه زنا كند و در هر دفعه
تازيانهاش بزنند، در مرتبۀ چهارم حدّ او كشتن است. و همچنين است حكم زن بالغ و
عاقلى كه با اختيار زنا دهد، ولى مردى كه زن دائمى در اختيار دارد و مانعى هم براى
نزديكى مانند حيض ندارد، اگر زنا كند بايد او را سنگسار نمود و
همچنين است زنى كه شوهر دارد و شوهر در اختيار اوست و مانعى هم از نزديكى با او
ندارد.
مسئله 2347- اگر مرد بالغ و عاقل با اختيار
خود لواط كند يا لواط دهد، حدّ او كشتن است.
مسئله 2348- اگر كسى دو نفر را براى زنا يا
لواط به هم برساند، چنانچه آن كس زن باشد، حدّ او هفتاد و پنج تازيانه است، و اگر
مرد باشد، هفتاد و پنج تازيانه مىزنند و سرش را مىتراشند و در ميان مردم
مىگردانند و او را نيز تبعيد مىكنند، و كسى كه اين عمل شنيع را انجام مىدهد،
اگر سه بار تازيانه بخورد، در مرتبۀ چهارم حدّ او كشتن است.
مسئله 2349- اگر كسى بخواهد با زنى زنا كند
يا با پسرى لواط نمايد و بدون اينكه او را بكشند جلوگيرى ممكن نباشد، كشتن او جايز
است.
صفحه 360
مسئله 2350- اگر كسى با حيوانى نزديكى كند،
عمل حرامى انجام داده و بايد تعزير شود، و حكم خود حيوان در احكام خوردنيها گذشت.
مسئله 2351- اگر كسى كه بالغ و عاقل است به
مرد يا زن مسلمانى كه بالغ و عاقل و عفيف است نسبت زنا يا لواط بدهد، حدّش هشتاد
تازيانه است كه از روى لباس به او بزنند، ولى اگر فحشهاى ديگر بدهد يا به او
اهانت و اذيّت نمايد، با تقاضاى آن شخص از حاكم شرع، تعزير مىشود، يعنى هر طور كه
حاكم شرع صلاح بداند او را تأديب مىكند.
مسئله 2352- حرام است انسان استمناء كند، يعنى با خود يا چيزى يا
كسى غير از همسر خود كارى كند كه از او منى خارج شود، و اگر چنين كرد به دستور
حاكم شرع تعزير مىشود.
مسئله 2353- اگر شخص بالغ و عاقل با اختيار و
توجّه مشروب مست كنندهاى را بخورد، هرچند كم باشد و به حدّ مستى نرسد، حدّ او
هشتاد تازيانه است، و اگر سه مرتبه مشروب بخورد و در هر مرتبه او را تازيانه بزنند،
در مرتبۀ چهارم حدّش كشتن است.
مسئله 2354- اگر كسى دزدى كند، در مرتبۀ اوّل
چهار انگشت دست راستش را از بيخ مىبرند و در مرتبۀ دوّم پاى چپش را از وسط قدم
مىبرند و در مرتبۀ سوّم او را حبس مىكنند تا بميرد و اگر باز هم دزدى كند، او را
مىكشند، و در اجراى اين حدّ، دزد بايد بالغ و عاقل باشد و با اختيار دزدى كند و
بداند مالى را كه برمىدارد مال مردم است و خودش در مال شريك نباشد و مضطر و ناچار
نباشد و پدر صاحب مال نباشد و مخفيانه مال را ببرد و مال نيز در جاى محفوظ و در
بسته باشد و قيمت آن به چهار و نيم نخود طلا برسد.
مسئله 2355- اگر دزد از جيب كسى يا كيف دستى
يا ساك و مانند آن، چيزى را ببرد، دستش را نمىبرند، ولى تعزير مىشود.
مسئله 2356- اگر كسى مثلاً قفل را شكست و
داخل شد، ولى پيش از اينكه چيزى را ببرد بازداشت شد، حدّ جارى نمىشود، ولى او را
تعزير مىكنند.
مسئله 2357- اگر شخص بالغ و عاقل با سلاح به
منظور اخلال در نظم اجتماعى و يا ترور اشخاص و غارت يا اتلاف اموال مردم به آنان
هجوم آورد، محارب و مفسد است، مرد باشد يا زن، در شب باشد يا روز، در شهر باشد يا
غير آن. و حاكم شرع به تناسب جرم، او را مىكشد يا دست راست و پاى چپ او را قطع
مىكند يا تبعيدش مىنمايد.
صفحه 361
مسئله 2358- اگر مثلاً انگشتان دست دزد را
بريدند، او مىتواند دوباره آنها را پيوند نمايد، مگر در صورتى كه حاكم اسلامى
اجازه ندهد.
مسئله 2359- اگر مسلمانى كافر شود (مرتدّ
فطرى باشد يا ملّى، يعنى مسلمانزاده باشد يا كافرزاده) اگر مرد باشد حدّ او كشتن
است، و به مجرّد كفر، مال او به ورثۀ مسلمان او منتقل مىشود، و زنش از او جدا
مىگردد و بايد عدّۀ وفات بگيرد و بعد از تمام شدن عدّه مىتواند شوهر كند و توبۀ
او گرچه قبول است و احكام اسلام بر او بار مىشود، ولى مانع از آنچه كه گفته شد
نمىگردد. و اگر زن باشد زندانى مىشود و در زندان در لباس و خوراك و مسكن به او
سختگيرى مىگردد و در وقت نماز او را تازيانه مىزنند تا توبه كند، و اگر توبه
نكرد، بايد در زندان به همين حال بماند تا بميرد، و به مجرّد كفر، از شوهرش جدا
مىشود و مال او به ورثۀ مسلمان او منتقل مىگردد.
مسئله 2360- اگر كسى ادّعاى نبوّت و پيامبرى
كند يا به پيغمبراكرم«صلیاللهعلیهوآلهوسلم» يا يكى از ائمّۀ معصومين«سلاماللهعلیهم»
يا حضرت زهرا«سلاماللهعلیها» دشنام دهد، بر هر كس كه بشنود، واجب است او را بكشد،
مگر اينكه بر جان يا مال يا ناموس خود يا مسلمان ديگرى بترسد.
مسئله 2361- اگر كسى يكى از واجبات الهى را
با توجّه به واجب بودن آن ترك كند يا يكى از محرّمات الهى را مرتكب شود، حاكم شرع
به هر اندازه كه صلاح بداند دستور مىدهد براى ادب كردن، او را تازيانه بزنند.
مسئله 2362- ولىّ شرعى يا معلّم با اجازۀ
ولىّ شرعى مىتواند بچّه را به اندازهاى كه ادب شود بزند، و در اين صورت ديه
ندارد، گرچه به حدّ ديه برسد.
مسئله 2363- حاكم شرع در اجراى حدود بايد طبق
موازين شرعى حكم كند و علم او در اثبات جرم معتبر نيست.
مسئله 2364- در صورت تشخيص مصلحت، حاكم
اسلامى چنانکه مىتواند مجرم را عفو يا تخفيف در جرم دهد، مىتواند در اجراى حدّ
تخفيف دهد، يعنى آن را تبديل به تعزير كند يا حدّ را اصلًا اجرا نكند.
مسئله 2365- اگر مجرم قبل از دسترسى حاكم به
او توبه كند، يا صاحب مال در سرقت، دزد را عفو كند، حدّ از او ساقط مىشود، ولى در
مردى كه مرتد شود، چنانکه گذشت گرچه توبۀ او قبول است، ولى حدّ ساقط نمىشود.
صفحه 362
مسئله 2366- حكومت اسلامى در تعزيرات چنانکه
مىتواند تأديب كند، مىتواند جريمۀ مالى يا زندان يا تبعيد و مانند اينها بنمايد.
مسئله 2367- حدود و تعزيرات به دو راه ثابت مىشود:
اوّل: شهادت دو مرد عادل.
دوّم: اقرار خود شخص، ولى زنا يا لواط با
شهادت چهار شاهد عادل يا چهار مرتبه اقرار خود شخص در چهار جلسه ثابت مىشود. و اقرار بايد با اختيار و بدون تهديد يا
شكنجه و مانند اينها باشد.
مسئله 2368- شهادت زن در حدود و تعزيرات
پذيرفته نمىشود، مگر در زنا يا لواط كه با شهادت سه مرد عادل و دو زن ثابت مىگردد.